عـکس فیلم موزیک جک وخبر ورزشی درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آرشيو وبلاگ نويسندگان دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:, :: 17:10 :: نويسنده : nini
داستان بهلول :بهلول و هارون
روزی هارون الرشید به بهلول گفت : بزرگترین نعمت های الهی چیست ؟بهلول جواب داد بزرگترین نعمت های الهی عقل است و خواجه عبدالله انصاری نیز در مناجات خودمیگوید (( خداوندا آنکه را عقل دادی چه ندادی و آنکه را عقل ندادی چه دادی))در خبر است که چون خداوند اراده فرمود که نعمتی را از بنده زایل کند اولین چیزی که از او سلب مینماید عقل اوست و عقل از رزق محسوب شده است . افسوس که حقتعالی این نعمت را از من سلبنموده است .
داستان بهلول :بهلول و داروغه
آوره اند که داروغه بغداد در بین جمعی ادعا می کرد که تا به حال هیچکس نتوانسته است مرا گول بزندبهلول در میان آن جمع بود گفت : گول زدن تو کار آسانی است ولی به زحمتش نمی ارزد .داروغه گفت چون از عهده آن بر نمی آیی این حرف را می زنی . بهلول گفت حیف که الساعه کارخیلی واجبی دارم والا همین الساعه تو را گول می زدم .داروغه گفت حاضری بری و فوری کارت را انجام بدهی و برگردی ؟بهلول گفت بلی . پس همین جا منتظر من باش فوری می آیم . بهلول رفت و دیگر برنگشت . داروغهپس از دو ساعت معطلی بنا کرد به غرغر کردن و بعد گفت این اولین دفعه است که این دیوانه مرا به اینقسم گول زد و چندین ساعت بی جهت مرا معطل و از کار باز نمود .
نظرات شما عزیزان: موضوعات پيوندها
|
|||||||||||||||||
![]() |